آرمانخواهی؛ اولین فریضه دانشجویی
اوّلین فریضهی دانشجویی عبارت است از آرمانخواهی.
آرمانخواهی مخالف محافظه کاری است، نه مخالف واقع گرایی.
محافظه کاری یعنی شما تسلیم هر واقعیّتی -هرچه تلخ، هرچه بد- باشید و هیچ حرکتی از خودتان نشان ندهید؛ این محافظه کاری است.
معنای آرمانگرایی این است که نگاه کنید به واقعیّت ها و آنها را درست بشناسید؛
از واقعیّتهای مثبت استفاده کنید، و با واقعیّتهای سلبی و منفی مبارزه کنید.
چشمتان به آرمان ها باشد…
نفسِ انجام کار خوب به تنهایی ملاک نیست، نتیجۀ آن ملاک است.
انسان با انجام کار خوب و ترک کار بد، قرار است لیاقت لقاءالله پیدا کند.
ما در پادگان دنیا آموزشهایی میبینیم تا برای لقاءالله تربیت شویم.
حتی ازدواج با همۀ شیرینیها و مشکلاتش انسان را برای لقاءالله آماده میکند اما فهمیدن ارتباطش با لقاءالله پیچیده است.
یکی از مهمترین برنامههای خدا برای اینکه انسان آمادۀ لقاءالله شود، «سیاسی شدن» است.
پیامبر(ص) میخواست مردم را به قلهای بهنام «شعور سیاسی» برساند اما در نهایت فقط 4 نفر به این قله رسیدند.
شعور سیاسی مد نظر حضرت، اوج شعور دینی است.
قلۀ دیانت که امت به آن نرسیده بودند، نماز و جهاد و شهادت و… نبود، بلکه شعور سیاسی بالایی بود که لازمۀ پذیرش ولایت بود.
اگر پایههای شخصیتی دیانت در انسان شکل بگیرد،دینداری سهل میشود.
یکی از مهمترین پایههای شخصیتی ما در «شعور سیاسی» درست میشود.
اکثر آدمها در طول تاریخ حوصلۀ «سیاسی بودن» و فکر کردن دربارۀ مسائل سیاسی را نداشتهاند.
تا وقتی اکثر مردم سیاسی نباشند، همیشه یک گروه اقلیت بر آنها مسلط میشوند.
ظهور وقتی رخ میدهد که اکثریت سیاسی باشند.
عرصۀ سیاسی یعنی عرصۀ اندیشیدن دربارۀ جهان و پیچیدگیهای بسیار بزرگش.
وقتی این عرصه را طی نکنید، بزرگ نمیشوید و وقتی بزرگ نشوید، لایق ملاقات خدای بزرگ نمیشوید.
امام صادق(ع) در تفسیر «بندگی غیر خدا» در قرآن: «منظور اطاعت رجال است نه سجده. اگر در معصیت خدا، از کسی اطاعت کنی، او را بندگی کردهای»
قبول کنید ما را خیلی غیرسیاسی بار آوردهاند!
ما به طرز مشمئزکنندهای اخلاقی و معنویِ غیرسیاسی شدهایم،
در حالی که امام(ره) فرمود: «و اللَّه اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرّفى کرده اند» و «اسلام دین سیاست است قبل از اینکه دین معنویات باشد»
اوج بعثت انبیاء هم سیاسی شدن بود.
اما بعد از 35سال از انقلاب، امروز کدام تعلیمات ما اینها را برای بچهها توضیح میدهند؟! نتیجۀ این کوتاهی تأخیر در ظهور است.
“دشمن به امید واهی پایان یافتن انقلاب، در فکر نفوذ بهخصوص نفوذ سیاسی-فرهنگی است که شناخت توطئههای دشمن، تقویت و استحکام روحیهی انقلابی و حرکت مستمر بهسمت تحقق آرمانها این هدف را ناکام خواهد گذاشت.”
سه عامل اساسی اقتدار ملی اینها است: اقتصاد قوی و مقاوم، علم پیشرفته و روزافزون، و حفظ روحیهی انقلابیگری در همه بخصوص در جوانها؛ اینها است که میتواند کشور را حفظ کند؛ آنوقت دشمن مأیوس خواهد شد.