سمت خدا

تبلیغات ماه مبارک رمضان

بار دیگر ماه مبارک رمضان؛ ماه میهمانی خدا فرا می رسد و مردم آماده می شوند تا ادب حضور در ضیافت پروردگار را سرمایه خوشبختی دنیا و آخرت خود سازند.

رمضان با این‌همه حُسن و زیبایی ما را مهمان خدا کرده است و خداوند متعال را میزبان ما قرار داده است؛ اگر حضور در محضر میزبان را در این ضیافت باور کرده باشیم و عظمت خدای رمضان را نیز دریافته باشیم، بی‌شک در کنار هوس ضیافت، هراس از بی‌ادبی نسبت به این بارگاه باشکوه هم به دلمان راه می‌یابد و حتی قبل از خیز برداشتن برای حضور در این بار عام، خوف ظهور آن‌همه عظمت در برابر وجود ناچیز ما، در جانمان جاری می‌شود. چقدر نگاه بلندی دارد، آن انسانی که از اول نگران نتیجۀ عملش و انتهای کارش باشد.

مهمانان خاص پروردگار از روز اول، ماه را با شعف مضاعفی آغاز می‌کنند و با شور و شوق برتری وارد شهر می‌شوند. با تمام شهر آشنایی کامل دارند؛ می‌دانند باید به کدام کوچه‌ها سر بزنند و در کدام خانه‌ها قرار بگیرند. آنها برای کنجکاوی سرک نمی‌کشند، و ذوق و شوقشان از باب جدید و جالب بودن صحنه‌ها و تصاویر شهر خدا نیست. بال می‌گشایند و گویا می‌خواهند تمام شهر را در آغوش بکشند، و روی ماه او را ببوسند. هرچند به چهره‌هایشان که نگاه می‌کنی، طعم غم غروب آخرین روز رمضان را می‌توانی در مزّۀ اشک شوقشان ببینی. البته ما مانند کودک بازیگوشی هستیم که گاهی برخی ظواهر ساختگی (تبلیغات) کنجکاوی ما را بیش از پیش به خود جلب می کند و این یعنی نفوذ غیر خدا در ماه خدا..!!

یکی از اصول مهم در تبلیغات استفاده از نمادها و فرهنگ ها و آداب در طراحی است که با رعایت این ریزه کاری ها می توان تبلیغی زیبا و هدفمند را ارایه نمود؛ که بیشترین اثر را در مخاطب خود ایجاد و کالا یا برند مورد نظر را به بهترین شیوه ممکن تبلیغ نماید.
یکی از مهم ترین مناسبت ها در میان جامعه مسلمانان ماه مبارک رمضان است که جایگاه بالایی در میان مسلمانان داشته و ماهی است که به ماه مهمانی خدا شهرت دارد، این ماه عزیز نماد هایی داشته که شاید برخی در فرهنگ ما فارسی زبانان کمتر شناخته شده باشد مانند فانوس که در گذشته ظاهرا افرادی فانوس بدست مردم را موقع سحر از خواب بیدا می نمودند یا در برخی نقاط با صدای طبل های مخصوص این کار صورت می گرفته و همچنین از ادوات نظامی مانند توپ جنگی نیز برای آگاهی مردم از فرا رسیدن این ماه یا رسیدن عید فطر استفاده می شده است. البته خود ماه رمضان بیشتر با هلال ماه شناخته می شود که تقریبا مهم ترین نماد این ماه عزیز می باشد. با مشاهده تبلیغات زیر متوجه می شوید که چگونه کمپانی های بزرگ که خیلی از آنها در کشورهای غربی و حتی صهیونیستی فعالیت میکنند با استفاده از نماد ها و موارد گفته شده تبلیغات زیبا و متناسب با این ماه عزیز را جهت تبلیغ خود و برای جذب مخاطبان مسلمان طراحی نموده اند. البته موارد دیگری مانند عبادت در این ماه نیز جز نمادهایی است که بعضاً با زبان زیبای تبلیغات به آن اشاره شده است.

 

نمونه کارهای بیشتر و متفاوت را در کانال شخصی دکتر علی شهابی دنبال کنید:

“کانال تلگرام مرکز دانش افزایی دکتر علی شهابی”   https://telegram.me/Dr_Shahabi

تمامی نمونه های تبلیغات ماه مبارک رمضان را در کانال دانشگاه یادگار امام (ره) دنبال کنید:

“کانال تلگرام تبلیغات ماه مبارک رمضان”  https://telegram.me/ie_iausr

https://www.Linkedin.com/pulse/Ramadan-Advertising-Campaigns

آرزوهای خود را مدیریت کنیم

? ربِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْأَعْظَمُ…
? پروردگارا! مرا بيامرز و بر من مِهر ورز و از آنچه از من مى‏ دانى بگذر، تو خداى برتر و بزرگترى…

? چشمهايت را ببند، در دلت با خدا سخن بگو، به همان زبان سادۀ خودت سخن بگو؛
هرچه می‌خواهی بگو او می‌شنود…
شايد بخواهی تو را ببخشد، يا آرزويی داری، شاید دعایی برای يک عزيز و يا شکرش، بــگو!
می‌شنود… .. .
اين لحظۀ سبز را برای خودت تکرار کن؛ پــرواز دلـت را حـس خواهـی کـرد…

? Close your eyes, and talk to God at heart. Talk in your own plain words. Say whatever you wish to and He’ll hear it. You may ask Him to forgive you, or to grant you a wish of yours, or maybe it is a pray for a loved one… Just say it and He will hear it. And repeat these green moments, you’ll feel your heart fly!

شب آرزوها ضیافتی است برای خواستن بهترین ها و او که بخشنده ترینِ بخشندگان است، فضل و کرمش هیچ گاه توقف پذیر نخواهد بود. در چنین ضیافتِ بی‌کرانی، طَبَق‌های آرزو از سوی خداوندگارِ بزرگ بر بندگانش ارزانی ‌می‌شود و هر انسانی بنابر روحیات و اقتضائاتش، آنچه مطلوب نظرش بوده را از این خان بزرگ برمی‌گیرد و صاحب مهمانی تا آنجا که صلاح بنده‌اش باشد، آرزوهایی که فرشتگان حاملش هستند را برآورده می‌سازد.
امشب شبی است که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می ‏آید، امید اینکه پیش از تماشای هلال ماهِ رجبی دیگر، آرزوهایمان محقق شده باشد.

‼️ آرزو، چیزی نیست جز علاقه به «متفاوت بودن»!!
⁉️ چگونه این آرزو را پرورش بدهیم که منشأ سعادت ما بشود؟
⁉️ چرا متفاوت بودن مهم است، و چگونه متفاوتِ متمایز باشیم؟

?دعا کن، دعا کن و بخواه، چون بزرگترین آرزوی تو کوچکترین معجزۀ خدا است.

?Pray, pray and ask .Your biggest wish may be God’s smallest miracle.

? خدا به سه طریق به درخواست های ما جواب می دهد:
می گوید آری و آنچه می خواهی به تو می دهد.
میگوید نه و چیز بهتری به تو می دهد.
می گوید صبر كن و بهترین را برای تو فراهم می کند…

? In reply to our requests, God acts in three ways: He would say a “Yes” and your wish is granted; He would say No, but would provide you with even a better thing; or He would call you to wait and give you the best.

? یادمان باشد برای رهایی و نجات مردم مظلوم و صبور یمن، سوریه، عراق،‌ فلسطین، بحرین و جای جای این جهان که در زیر ظلم و ستمِ چکمه های صهیونیزم و وهابیت هستند من و تو در این شب بزرگ دست به دعا بلند کنیم.
شاید خدای رحمان و رحیم به دلیل اینکه دیگران را به فرمودۀ حضرت زهرا سلام الله علیها بر خود مقدم داشتیم، ‌از باب فضل و رحمت خویش حاجات فردی ما را هم برآورده کرده و از پیاله معرفت الله سیرابمان کند.
و چه خوب بود همان قدر که برای زندگی انسان ها ارزش قائلیم برای زندگی غیر انسان ها نیز احترام قائل شویم. یادمان باشد غیر انسان بودن به معنی غیر مفید بودن و بی ارزش بودن نیست!

? Wish we’d respect other creatures as much as we respect human lives, Let us remember, being a creature other than human doesn’t mean being worthless or useless.

? پس آرزوهایمان را رنگ کنیم.
✅ رنگ سبز.
? و برای پدر و مادر و گذشتگان، باد و باران، کبوتر و آهو، دریا و ماهی و گلهای قاصدک هم آرزو کنیم.
آرزو کنیم در فرج و ظهور مؤثر باشیم و پس از آن هم در زمره اطرافیان خاص حضرت قرار گیریم.
برای دیگران و خودمان آرزوهای سبز کنیم.
? التماس آرزوی سبز
? علی شهابی

❤️ مراقب قلب خانه تان باشید ❤️

انّا اعطیناک الکوثر…
ما به تو کوثر بخشیدیم؛
آن حقیقت عظیم و کثیر و فزاینده.

این کوثر، فاطمه زهرا است.

سلام و درود خدا و همه انبیا و اولیا و فرشتگان و آفریدگان پروردگار بر او تا روز قیامت.

گذشت، عصمت، بردباری در لباس زنی به دنیا آمد که تمام تاریخِ تا امروز، در قامتِ توحید و آزادگی او حیران شده است. زنی که با خرد، بينش و رفتار خود نام خود را مترادف نام زن با خدا کرد. زنی که الگوی تمام مادران عزيز ايران اسلامی است.

? پيامبر خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله:
در پيشگاه خداوند تعالى، نشستن مرد در كنار همسر خود، از اعتكاف در مسجد من، محبوبتر است.

نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است. خدمت مادر به جامعه از خدمت همه کس بالاتر است. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم هم بالاتر است.

زن یک انسان بزرگ و مربی جامعه است.

نقش زنان حساس‌‌ترین، ظریف‌‌ترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقش‌‌ها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است.

وقتی مى گوييم مادر: واژه كاملی از محبت، عشق، ايثار، صبر، وفا، دلواپس بودن برای همه عزيزانش، دعای خير پشت سرت، بهانه وحدت خانواده، اميد و دلگرمی، تكيه گاه زندگی ات و آرزويت برای هميشه بودنش به يادمان می آيد.

امام صادق(ع):
گمان نمی‌کنم کسی به اوج مقام ایمان رسیده باشد ولی نسبت به زنان بی‌محبت باشد و آنان را تجلیل و تکریم نکند.

? ميلاد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر شما بزرگواران، خانواده و بانوان محترمتان مبارک باد. ?

علی شهابی

وعده حقِ نصرت الهی، نجات امت و احیای دین

بعد از رحلت پیامبر اسلام(ص) طوفان عجیبی سراسر جهان اسلام را فرا گرفت که کانون این طوفان مرکز «خلافت» بود!

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌ الله علیها) نه تنها در بُعد فردی و خانوادگی نمونه کاملی برای تأسی و اقتدار به شمار می رود بلکه در بُعد اجتماعی و اثبات تأثیر وجودی شخصیت زن در جامعه نیز نقش مهم و اساسی داشته و شاخص و الگوی مناسبی است.

حضرت فاطمه زهرا (سلام‌ الله علیها) الگوی زنان آزاده ای است که به اعتقادات خود نه تنها در زمان آرامش و آسایش بلکه در سختیها، نا ملایمات و مشکلات نیز پایبند اصول و مبانی ارزشی هستند و شجاعانه تا پای جان از آن دفاع می کنند. زیرا آنگاه که خورشید تابناک نبوت غروب کرد و شمس عالمتاب ولایت در پشت ابر های جهل و عناد قرار گرفت، این فاطمه (سلام‌ الله علیها) بود که رسالت عظیم خود را در جهت احقاق حق و بر پایی حکومت اسلامی به دست شایسته ترین افراد ایفا کرد. از درخشان ترین افتخارات بانوان پیرو مکتب تشیع، برخورداری آنان از رهبر و الگوی نیکویی چون فاطمه زهرا (سلام‌ الله علیها) است که با دفاع تاریخی خویش از حریم ولایت و امامت نقطه عطفی در تاریخ اسلام به وجود آورد و با بیان رسای خود که جز از سر چشمه وحی الهی سر چشمه نمی گرفت به تبیین پایه های اساسی حکومت مشروع مبتنی بر ولایت پرداخت و با بیان دلایل روشن و متقن؛ بطلان هر حکومت و خلافت غیر مبتنی بر ولایت را آشکار ساخت.

ایام فاطمیه اوج معنویت است و حضرت فاطمه (سلام‌ الله علیها) در پی نجات امت و احیای دین بود. حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) واسطه فیض و حجت الهی بر امامان معصوم علیهم السلام است.

ماموریت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) ترمیم رابطه امت و امامت به منظور قرار گرفتن استعدادهای جامعه در مسیر ولایت خداوند و زمینه‌سازی برای رشد و کمال بشریت است. اگر جامعه به عهد خود با امامت و ولایت عمل کند، رشد کرده و به تکامل می‌رسد و آنگاه جامعۀ بالغ و رشد یافته لیاقت فرج و ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) را خواهد داشت.

جامعه ما نیاز دارد تا از مکتب فاطمه زهرا (سلام‌ الله علیها) تعلیم بگیرد.

خدا برای سخت‌ترین امتحانات، بیشترین امکانات را برای بندگان خود فراهم می‌کند تا مبادا شکست بخورند. سخت‌ترین امتحان خدا در امر ولایت است. به همین دلیل اولیائش را مهربان قرار داده است و محبوب. علت اینکه اولیاء خدا اینقدر دوست‌ داشتنی هستند این است که در امتحان ولایت شکست نخوریم!

مردمی که بی تقوایی مسئولان‌شان برایشان اهمیت نداشته باشد، باید منتظر ظلم‌ها و ناامنی‌های فراوانی باشند. که این خلاصۀ فریادهای فاطمۀ زهرا (سلام‌ الله علیها) است.

حضرت زهرا (سلام‌ الله علیها) سیاسی‌ترین زن تاریخ بشر است.

مگر سیاست برای دین چقدر اهمیت دارد؟ سیاست یعنی به فکر مردم و جامعه بودن، یعنی انسان بزرگ شود و شرح صدر پیدا کند.

مهم‌ترین عامل توسعۀ اخلاق هم سیاست است!

مظلومیت حضرت زهرا (سلام‌ الله علیها) به دلیل ضعف «فهم سیاسی» جامعه بود نه فقط یکی دو نفر. مهمترین انتقاد حضرت زهرا (سلام‌ الله علیها) به مردم مدینه این بود که آنها زود فریب می‌خوردند و رفتارهای غلط را ندید می‌گرفتند. و اکنون برخی جنایات آمریکا در حمایت از داعش را ندید می‌گیرند!

چرا پیامبر دستور داد که همه با امیرمومنان (علیه السلام) دست بیعت دهند؟ چرا این دست دادن اینقدر مهم است که حتی زن‌ها هم باید دست در آبی که دست حضرت علی (علیه السلام) در آن بود می‌گذاشتند؟

برای اینکه حجت بر آنها تمام شود و حق برای همه آشکار شود و از یادشان نرود!!

اشـــک مـــیریـزی و کــاشـانـــه بهـم میریـزد

پـــســر ارشـــــد ایـن خـانـــه بهـم میریـزد

ز پــــریـشانـی زیـنــب بـه خودت خرده مـگیــر

مــو کـه یـک شـب نخورد شانـــه بهم میریزد

مــرغ عـشقی که دگر مـثل پـرستو شده ای

پـر بزن بـی تـو بـبیـن لانـه بـهـم مـیریـــزد

سـوختی، پـرزدنــت ریـخـت بـهـم حـق داری

بـخورد شــعلـــه بـه “پـروانـه” بـهم میریــزد

نـکند اشک عـلی جان تـو هـق هـق بشـود

خـانه را گریــه ی مــردانــــه بـهم میریــــزد

علی جان! جانم فدای جان تو و روحم سپر بلایت یا ابالحسن. پیوسته با تو خواهم بود چه در خوشی ها و چه در سختی ها… .. .

آنگاه که بر در خانه اش هجوم آورده و با تهدید و ارعاب، امام علی (علیه السلام) را به بیعت فراخواندند، حضرت زهرا (سلام‌ الله علیها) فریاد برآورد: «یا اَبَتاه یا رسولَ الله ماذا لَقینا بَعدَک…؛ ای پدر، ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) ! چه مصیبت ها که بعد از شما کشیدیم…»

حضرت زهرا (سلام‌ الله علیها) الگوی همة رهروان راه حق در طول قرون و اعصار است. آن بانوی یگانه در دوران کوتاه عمر با برکتش به گونه ای در عبودیت خدا غرق شد که نور وجودش از بسیط خاک تا عرش افلاک را درنوردید؛ اما تاریخ در معرفی کوثر خدا و رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) دین خود را ادا نکرده و شخصیت زهرای مرضیه (سلام‌ الله علیها) همچنان غریب و مهجور مانده است.

ولایت پذیری حضرت زهرا

درود و سلام خداوند و ملائکه و همه اولیای خدا بر بانویی که حقانیت شیعه را به اثبات رساند و به ما آموخت که رمز حیات و بقای اسلام ناب محمدی در مقابل همه دشمنان، تنها و تنها حمایت از مقام ولایت است.

حضرت زهرا سلام الله علیها که خود به نقش مهم مردم در برپایی و تداوم حکومت حق واقف بود، قبل از آنکه مردم را به یاری و حمایت از علی علیه السلام فرا بخواند خود در اطاعت و پیروی از امام زمان خود اسوه و نمونه بود.

دخت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای کسب رضای خدا و در راستای تقویت ولایت همواره رضایتمندانه و خالصانه از دستورات مولای خویش اطاعت می کرد و ضمن اینکه خود به تکلیف عمل می کرد، در عمل به پیروان خویش درس فرمانبری از ولی امر را می آموخت و پس از آن با گفتار، مردم را به حمایت از امام حق فرا می خواند.

حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در زمان پدر نیز چنین بود. آن حضرت پیش از آنکه خود را دختر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بداند، بنده خدا و پیرو پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و مطیع ولی امر می دانست.

مراتب اطاعت خالصانه حضرت زهرا سلام الله علیها از ولایت را می توان در سخت ترین شرایط و تلخ ترین ایام به خوبی مشاهده کرد. پس از جریان تلخ سقیفه و مبارزه پر شور آن حضرت در دفاع از ولایت، اولی و دومی برای جلب افکار عمومی به دنبال دلجویی از حضرت فاطمه سلام الله علیها بر آمدند. حضرت در پاسخ به درخواست ملاقات، به امیرالمونین علی بن ابی طالب علیه السلام عرض کرد:

البیت بیتک والحره زوجتک.افعل ما تشاء

علی جان! خانه، خانه توست و من همسر تو هستم. هرچه می خواهی انجام ده.

و نیز، هنگامه مظلومیت امیر مومنان علی علیه السلام و جسارت مدعیان در گرفتن بیعت اجباری از وصی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حضرت فاطمه سلام الله علیها برای دفاع از ولایت خواست آنان را نفرین کند که امیر المومنین علی علیه السلام توسط سلمان فارسی، حضرت را از آن تصمیم نهی کرد. صدیقه کبری سلام الله علیها با شنیدن پیام امام علی علیه السلام اظهار کرد:

اذا ارجع و اصبر واسمع واطیع

بنابراین، به خانه باز می گردم و صبر پیشه می کنم و فرمان را می پذیرم و اطاعت می کنم.

حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها برای قاصبان خلافت، کانون خطر بود، زیرا او بود که خطر انحراف از ولایت را به خوبی درک می کرد و با اعتراض و روشنگری و اعلام خشم و نفرت، غاصبان را سخت به هراس وا می داشت. او به غصب خلافت، پریشانی امت، ایجاد تفرقه و پایه گذاری بدعت ها معترض بود. حضرت زحمات بی دریغ پدر بزرگوارش را در معرض نابودی می دید؛ از این رو برای خدا به خشم آمد و از برای خدا دفاع می  کرد… .

ما فاطمی هستیم... .. .

کمی تأمل کنیم:

آنان تفکر جدایی خلافت از ولایت را در سر داشتند و … .. . !!

.

باشخصیت های دیندار یا دیندارهای با شخصیت!

آدم باشخصیتی که از دین خوشش نمی‌آید حتماً برایش سوءتفاهم شده!

بیایید با «فکر» هدف عالی انتخاب کنیم، نه با موعظه.

روضۀ امام حسین(ع) ما را متفکر بار می‌آورد.

هیچ‌وقت فکرها مثل محرم باز نیست و مردم این‌قدر عمیق‌ نمی‌توانند فکر کنند.

بعضی‌ها به‌گونه‌ای زندگی می‌کنند که «هدف» در زندگی آنها زیاد مطرح نیست و سرگرمی‌های موقت، دائماً آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

این‌طور آدم‌ها اساساً نمی‌توانند زندگی کنند.

اهل انتخاب هدف‌های بلند و اهل تفکر دربارۀ هدف و اهل ارزیابی اهداف خودشان باید بار بیایند. چنین آدم‌های با شخصیتی می‌توانند دین را بپسندند و دین برای آنها راهنمای خوبی خواهد بود.

انسان برای دینداری خوب، قبلاً باید ویژگی‌های شخصیتی مناسبی داشته باشد؛ مثل حیا و عاطفۀ انسانی.

نه‌تنها صرفاً آدم‌های باشخصیت دیندار حقیقی می‌شوند، بلکه آدمی که دیندار می‌شود به سرعت انسان باشخصیتی می‌شود.

بعضی‌ها سطحی‌نگری می‌کنند و می‌گویند: «ما یک آدم بی‌شخصیت را دیدیم که دیندار شد! و بعدش هم دیدیم که یک آدم دیندار، باشخصیت نشد!» این مشکل موجب می‌شود که سخن ما را نپذیرند. البته پاسخش ساده است و آن اینکه؛ «آدم باشخصیت، دیندار حقیقی می‌شود و آدمی که دیندار حقیقی است، خیلی آدم باشخصیتی خواهد شد.» دین انسان را فکور و حسابگر و منضبط بار می‌آورد و او را به موجودی دقیق تبدیل می‌کند. کسی که دقیق نشد، معلوم می‌شود که دینداری حقیقی ندارد.

فرق مهم بین انسان دیندار و بی‌دین در شخصیت اوست؛ نه صرفاً در اعتقادات و عبادات!
بی‌شخصیت‌ها نمی‌توانند دیندار شوند، و دینداران خیلی باشخصیت می‌شوند.

آدم‌های باشخصیت به دین علاقه پیدا می‌کنند.

اما باشخصیت شدن به چیست؟ آدم باشخصیت چه ویژگی‌هایی دارد؟

اجمالاً آدم باشخصیت یعنی آدمِ حساب‌شده، آدمی که برای رفتارهایش برنامه دارد، اهل هدفگذاری است و دربارۀ هدفش فکر می‌کند، آدم مستقلی است و اسیر نظر دیگران نیست.

آدم باشخصیتی که از دین خوشش نمی‌آید حتماً برایش سوء تفاهم شده! دین یک مقولۀ روشنفکری است؛ مقولۀ عوامی نیست.

دین نیاز به هوشمندی دارد. کسی که سطحی‌نگر باشد و برّه‌وار وارد دین شود، دین را ضایع خواهد کرد، اصلاً خطرناک است که چنین افرادی بیایند و دینداری کنند. چون این افراد می‌آیند و دین را تحریف می‌کنند و به میل خودشان تغییر می‌دهند.

خدایی که می‌فرماید «اگر صدقه بدهید، این‌قدر ثواب دارد…» آیا برای این خدا مهم نیست که شما فقر را ریشه‌کن کنید؟! و شما می‌دانید که ریشه‌کنی فقر مربوط به عرصۀ سیاست است. دینی که بگوید «به یک فقیر کمک کن، اما فقر را ریشه‌کن نکن!» واقعاً دین مُعوجی است؛ دینی که می‌گوید «صدقه بده» ولی نمی‌گوید «مرگ بر استکبار» بگو، استکباری که در همۀ عالم فقیر تولید می‌کند. قطعاً دین این‌قدر احمقانه با ما صحبت نکرده است، بلکه بعضی‌ها با حماقت خودشان دین را این‌گونه تفسیر می‌کنند.

دین آدم را فکور و عمیق بار می‌آورد.

هدفگرا بودن، باعث رشد عاطفه و صفای دل می‌شود.

همۀ اهداف میانی ما باید پیوند مستقیم و روشنی با هدف غایی ما داشته باشند.

کسی که بگوید: «هم باید هدفم خدا باشد و هم به زندگی‌ام برسم»، هنوز هدف خود را نشناخته.

 اگر کسی هدفش خدا باشد، این هدف تمام جزئیات زندگی او را دربرمی‌گیرد… .. .

.

هدفِ من!؟

مهمترین عامل حرکت‌دهندۀ ما به سوی هدف، جاذبۀ خود هدف است.
هدفی که نمی‌شود با آن عشق‌بازی کرد را دور بیندازید.
هر کسی باید با تفکر، پله پله اهدافش را بالاتر ببرد.
کسی که زیاد به اهداف بلند زندگی‌اش نگاه نکند و کارهایش ربطی به اهداف بلندش نداشته باشد، زندگی‌اش خوش و خرّم نخواهد شد.
در دهۀ محرم، بیایید هر روز نفس خود را محاسبه کنیم و به اهداف خود فکر کنیم…
 امام صادق(ع) می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَحْشُرُ النَّاسَ عَلَى نِیَّاتِهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَة» (محاسن/1/262) روز قیامت مردم بر نیت‌ها و اهدافشان محشور می‌شوند.

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «أَعْقَلُ النَّاسِ أَنْظَرُهُمْ فِی الْعَوَاقِب‏» (غررالحکم/3367) عاقل‌ترین انسان‌ها کسی است که به عواقب «بیشتر» نگاه کند!

اولیاء خدا بیشترین گریه‌های‌شان به‌خاطر عشق‌بازی با هدف بوده است. مدام به آن نقطه‌ای که می‌خواهند به آن برسند، توجه می‌کنند.

هم باید هدف داشت، هم درباره‌اش اندیشید، هم بهش عشق ورزید.

به آن هدفی که سرمایۀ عمرت را داری برایش می‌گذاری، نگاه کن!

با شیوه ای متمایز آماده شو…

اين نمكدان حسين جنس عجیبی دارد؛
هرچقدر ميشكنم…
باز نمك ميپاشد…

توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم
تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم
ما حیات دلمان بسته به اشک است و حسین
نان هر سفره بجز سفره زهرا نخوریم…

شروع ماه محرم فرصت خوبی است تا با ایجاد تغییراتی کوچک در شکل معمول زندگی مان، ضمن آمادگی برای استفاده بهتر از لحظات نورانی این ماه، به سبک زندگی عاشورایی نزدیک تر شویم.

آمادگی برای محرم و همراهی با امام حسین علیه السلام از پنج طریق پرداخته شده که عبارتند از:
1- آمادگی از طریق کنترل قلب
2- آمادگی از طریق کنترل گوش
3- آمادگی از طریق کنترل چشم
4- آمادگی از طریق کنترل خواهش های نفسانی
5- آمادگی از طریق کنترل دیدگاه و نظر

عزاداری دهۀ اول محرم یک نوع اعلام آمادگی برای نصرت است تا صرف سوگواری، و گویی عزاداران به قصد یاری اباعبدالله الحسین(ع) از همان ابتدای محرم به خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) می‌روند که مولایشان را غریب نگذارند.
به همین دلیل عزاداری دهۀ عاشورا رنگ و بوی حماسی دارد و دسته‌های عزا با علائم دسته‌های رزمی در میادین دیده می‌شوند. در حالی که عزاداری از عصر عاشورا و شام غریبان به بعد تنها رنگ و بوی غم به خود می‌گیرد و حتی رسم شده است از ظهر عاشورا به بعد بیرق‌ها را به علامت شهادت اباعبدالله الحسین(ع) می‌خوابانند و دیگر برافراشته نگه نمی‌دارند.

از طرف دیگر ممکن است یک دهه عزاداری قبل از عاشورا برای بعضی‌ها کسب توجه و آمادگی برای ایجاد سوز در روز دهم باشد. کسانی که دل غافلی دارند یا در اثر توجه به تعلقات دنیا احساس محبتشان به امام حسین(ع) کم شده باشد ده روز فرصت دارند تا در محافل عزاداری با شنیدن مواعظ و معارف دینی آمادگی لازم را کسب نمایند تا مبادا در روز مصیبت بزرگ اباعبدالله الحسین(ع) بی‌احساس و بی‌توجه حضور پیدا کنند.

برای ما “هم درس ها” بهترین فرصت است تا از ماه محرم برای انتقال درس های عاشورایی به شیوه های متمایزی استفاده کنیم، خود باوری خود را احیا کنیم و تلاش کنیم تا با روحیه بندگی و امید دنیایی به رنگ زیبای مهر بسازیم.

این محرم هم به چشم بر هم زدنی می گذرد. قدر بدانیم و برای هم دعا کنیم.

 

خدایا تو را سپاس…
التماس دعا…
علی شهابی

 

بزرگترین نعمت!

ما در معرض بزرگترین نعمت هستیم؛ «نعمت اباعبدالله الحسین(ع)»، این نعمت را از دست ندهیم!

در این محرم، باید مدام دورِ خیمۀ اباعبدالله الحسین(ع) بگردیم، و به خودت بگوییم: «خدایا! آخر من چطور باید از تو تشکر کنم؟! من مثل مادر بچه‌مرده برای حسین فاطمه گریه می‌کنم! می‌سوزم! دوستش دارم! من چطور تشکر کنم؟!»

یک محرم، ده روز از خدا تشکر کن! یک‌بار سجدۀ شکر به‌جا بیاور! یک‌بار! بگو: «خدایا ممنونت هستم که به من حسین(ع) داده‌ای.»

شما در عمر خودت تابه‌حال بسیار گریه کرده‌ای. می‌فرمایند: «قیمت این گریۀ تو این‌طور است که برای یک قطره‌اش! بهشت بر انسان واجب می‌شود؛ یک قطره‌اش!»

نسبت به نعمت اباعبدالله الحسین(ع) سراسر شکر باش، این نعمت نعمتِ کمی نیست!

این نعمتِ محبتِ اباعبدالله الحسین(ع) را ساده نگیریم…

خوبی یا ولایت پذیری!؟

این عید سعید، این روز بزرگ، این حادثه‌ی عظیم تاریخی را به همه‌ی شما گرامیان؛ به همه‌ی ملت ایران،  و به همه‌ی طرفداران حق و عدالت از هر دین و مذهب تبریک عرض می کنم.

ولایت شیرازه دین است و مفهومی است که بقیه مفاهیم خوب را اجرایی می‌کند.

ولایت مانند شیرازه کتاب فضایل است که همه فضایل را نگه می‌دارد. و اگر ولایت نباشد، سایر خوبی‌ها قابل تحقق نخواهد بود یا اگر محقق هم شود بی‌ثمر است. مثلاً نخبگان جامعه نقش مهمی در روشنگری و بصیرت مردم و سوق دادن مردم به خوبی‌ها دارند،‌ ولی اگر ولایت در جامعه نباشد، نخبگان جامعه هرچقدر تلاش کنند،‌ کاری از پیش نخواهند برد و دفن خواهند شد و اثری نخواهند داشت. یا اینکه اصلاً نخبه درست نخواهد شد…

در یکی از اعیاد غدیر که اصحاب و دوستان امام رضا(ع) برای عرض تبریک آمده بودند، حضرت آنها را برای افطار نگه داشتند و قبل از آن غذا، هدایا، لباس، انگشتری و چیزهای بسیار دیگری به خانه هایشان فرستاده بودند به طوری که احوال خودشان و اطرافیانشان حسابی عوض شده بود. آنگاه ضمن صحبت از فضایل غدیر، فرمودند: “در یکی از سال‌های خلافت امیرالمؤمنین(ع)، جمعه و عید غدیر یکی شدند.امیرالمؤمنین(ع) پنج ساعت از روز گذشته به منبر رفتند و سخنرانی کردند.” و سپس قسمتی از خطبه را برایشان خواندند. حضرت امیر(ع) در این خطبۀ مشهور توصیه‌های مهمی برای روز غدیر با ذکر ثواب بسیار فرمودند.

گزیده‌ای از این خطبۀ خواندنی امیرالمؤمنین(ع) را در ادامه می خوانید:

«خدا خیرتان دهد، بعد از این اجتماعتان به خانه‌هایتان برگردید و

1. برای اهل و عیال خود دست و دل بازی کنید و به برادران و دوستانتان نیکی کنید

2. در مقابل این نعماتی که به شما داده خدا را شکر کنید.

3.  دور هم جمع شوید تا خدا کارهایتان را ردیف کند

4. و به یکدیگر نیکی کنید تا خداوند دل‌هایتان را به‌هم پیوند دهد.

5. نعمت‌های الهی را به هم هدیه دهید، خدا ثواب هر عمل در این روز را چندین برابر عمل در اعیاد دیگر قرار داده.

6.  نیکی در این روز اموال را زیاد می‌کند و عمر را می‌افزاید

7. مهربانی به همدیگر در این روز، رحمت و رأفت خداوند را جلب می‌کند.

8. تا جایی که در توان دارید از آنچه خدا که به شما داده به برادران و خانواده‌تان رسیدگی و پذیرایی کنید.

9. در میان یکدیگر خوشرو باشید

10. در دیدار یکدیگر، اظهار شادمانی‌ کنید

11. به کسی که به خیر شما امید دارد، افزون بر آن بدهید

12. به ناتوانان همچون خود و هرقدرکه از دستتان برمی‌آید و برایتان امکان دارد، بخورانید.

13. خرج کردن یک درهم در این روز، پاداش 100هزار درهم در روزهای دیگر و حتّی‌ بیشتر دارد.

14. اگر کسی از آغاز دنیا تا پایانش، روزها را روزه و شب‌هایش را احیا بگیرد، به پای ثواب روزۀ این روز- اگر خالصانه باشد- نمی‌رسد.

15. هرکس که در این روز پیش از درخواست برادرش به یاریش بشتابد و از سر رغبت به او نیکی کند، پاداش کسی را دارد که این روز را روزه و شبش را احیا گرفته است.

16. هر کس مؤمنی را افطار دهد انگار به یک میلیون نبی و صدیق و شهید افطار داده

17. و هرکس برای برادرانش قرض بگیرد (برای حل مشکل آنها واسطه شود) و به آنها کمک نماید، من از سوی خدا ضامنم که اگر زنده بماند، بدهی‌اش را بپردازد و اگر قبضِ روحش کند، خداوند، خود قرض او را به عهده بگیرد.

18. چون همدیگر را دیدید، دست بدهید و سلام کنید و نعمت امروز را به هم تبریک بگویید

19. این سخنان را حاضران به غایبان و شاهدان به آیندگان برسانند،

20 توانگر به دیدن فقیر برود و نیرومند به دیدن ناتوان برود؛

رسول خدا(ص) این‌چنین به من امر فرمود.»

آنچه که در روز غدیر غریب ماند، ولایت امیرالمؤمنین (ع) نبود، بلکه قبل از آن و مهم‌تر از آن ولایت رسول خدا (ص) بود. و این امری بود که با کمال تأسف باید گفت قبل از آن هم سابقه داشت و بی‌سابقه نبود… .. .

خدایا چه موقع چه چیزی را فدا کنم؟